DOCTORS OF GONGILL🥼part 35

جی هیون زیر لب گفت :چیششش ...روزی چند بار میخوابه.
ارام به سمت میزش رفت و ظرف غذا را روی میزش گذاشت .شانه ی یونگی را تکان داد و
ارام صدایش کرد .اما بیدار نمیشد .جوری خوابیده بود که جی هیون شک کرد که نکند بیهوش
شده است .جی هیون با ترس میز یونگی را دور زد و کنارش ایستاد .محکم تر تکانش داد و
بلند تر صدایش کرد.
_دکتر مین؟ !حالتون خوبه؟ !سونبه؟ !یااااا مین یونگی!
یونگی چشمانش را با شدت باز کرد و سرش را به طرف جی هیون چرخاند.
+االن چی گفتی؟
جی هیون از بیدار شدن ناگهانی یونکی متعحب شد و چند بار پلک زد .کمرش را صاف کرد
و سعی کرد موضوع را عوض کند .
_تو کافه تریا ندیدمتون پس براتون یکم غذا اوردم .
و به ظرف روی میز اشاره کرد .یونگی بدون نگاه مردن به جایی که جی هیون اشاره کرده
است، گفت :تو منو با اسم صدا زدی؟
جی هیون پشت سرش را خاراند و گفت :فکر کردم بیهوش شدین و اتفاقی براتون افتاده .
یونگی اهی کشید گفت :به هر حال من خواب سنگینی دارم .و خوشم نمیاد کسی از خواب
بیدارم کنه.
_حتی بخاطر غذا تشکر نمیکنید.
یونگی نگاهی به غذای روبرویش کرد و چوب های غذا خوریرا از توی ظرفش
برداشت .
+بخاطر غذا ممنون .......

#BTS
دیدگاه ها (۴)

DOCTORS OF GONGILL🥼part 36

DOCTORS OF GONGILL🥼part 37

DOCTORS OF GONGILL🥼part 34

DOCTORS OF GONGILL🥼part 33

پارت ۱۱ فیک مرز خون و عشق

صحنه پارت دهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط